اگر در حال یادگیری هر سازی هستیم، چند مرحله وجود دارد که باید طی کنیم. یکی از این مراحل ناامیدی است. این مرحله اجتناب ناپذیر است!
ناامیدی از یادگیری موسیقی در هر نوازندهای رخ میدهد و بخشی طبیعی از فرآیند یادگیری است. دلیل این ناامیدی میتواند این باشد که توانایی نواختن ما، انتظارات ما را برآورده نمیکند. ولی با هدف گذاری دقیق و واضح می توانیم بر آن غلبه کنیم.
زمانی که در حال یادگیری هستیم، یک دوره بسیار سختی وجود دارد که ممکن است احساس کنیم که از دستهای خودمان می خواهیم کارهایی را انجام دهند ولی آنها همکاری نمیکنند!
نکات کلی برای مقابله با این ناامیدی را در استوریهای بعدی مرور میکنیم:
بفهمیم که چه چیزی باعث ناامیدی ما میشود.
دلیل خیلی از ناامیدیهای ما غیر منطقی است.دانستن این که چه چیزی باعث ناامیدی ما میشود خیلی مهم است.مثلا ممکن است اینکه یک تکنیک بخصوص را نتوانیم به خوبی اجرا کنیم، ما را ناامید کند ولی باید یادمان باشد که نوازندگی چیزی نیست که یک شبه بتوانیم یاد بگیریم و سالها باید تمرین کنیم.
اهدافی واقع بینانه تعیین کنیم.
بهتر است سعی کنیم چیزهای در دسترس را به عنوان هدفمان قرار دهیم.باید واقعیت را بپذیریم و درک کنیم و طبق این واقعیت پیش برویم.کسی که از سن 7 سالگی نوازندگی را شروع میکند و روزی چندین ساعت تمرین میکند، خیلی تفاوت دارد با کسی که از 30 سالگی نوازندگی را شروع کرده و فقط میتواند بعد از تمام شدن کار روزانهاش کمی تمرین کند.ولی این را باید یادمان باشد که در هر سنی و در هر سطحی میتوانیم با عشق و علاقه تمرین کنیم و از یادگیری لذت ببریم.
خودمان را با هیچ کس مقایسه نکنیم.
همیشه نوازندهای وجود دارد که از ما بهتر و بیشتر تمرین میکند و همچنین همیشه نوازندهای وجود دارد که از ما کمتر تمرین میکند.ما قرار نیست شبیه کسی باشیم.
یک دوره یا یک روش یادگیری را دنبال کنیم.
سعی کنیم یک روش یادگیری را انتخاب کنیم و طبق همان روش پیش برویم.چرخش بین صدها روش یادگیری، نتیجه ای به جز گیج شدن و کند پیشرفت کردن برای ما ندارد.
در تمرین کردن زیاده روی نکنیم.
حتی اگر خوشمزهترین غذاها را بیش از حد مصرف کنیم، بعد از مدتی میبینیم که طعمشان مثل قبل برایمان جذاب نیست.پس در تمرین کردن هم باید تعادل را حفظ کنیم.تمرین بیش از حد ممکن است باعث خستگی ذهن و جسم و در نتیجه باعث کند شدن پیشرفت و ناامید شدن شود.
حواسمان به اثر کاهش وزن باشد!
ممکن است برایمان پیش بیاید که شخصی را مدت زیادی نبینیم و بعد از آن مدت متوجه کاهش وزنش بشویم؛ در حالی که خود آن شخص شاید خیلی به این کاهش وزنش توجه نکرده باشد.دلیلش هم این است که ما هر روز خودمان را در آینه میبینیم و متوجه این تغییرات نمیشویم.در روند یادگیری موسیقی هم ممکن است همچین چیزی برایمان پیش بیاید.پیشرفت در نوازندگی خیلی کند است و نباید خودمان را با روز قبل مقایسه کنیم.بهتر است هر ماه قطعههایی را ضبط کنیم و گاهی آنها را را گوش بدهیم.در این صورت متوجه تغییرات مثبتمان میشویم.
تمرین نباید کسل کننده باشد!
گاهی لازم است به تمرینمان تنوع بدهیم.گاهی باید از روتین خودمان خارج بشویم و سعی کنیم فرایند تمرین را لذت بخش کنیم.
مطالب انگیزشی بخوانیم.
عاشق فرایند تمرین باشیم.
مهم نیست که در چه سطحی هستیم.مهم نیست که چه قطعههایی را نمیتوانیم بنوازیم.چیزی که مهم است این است که از تمرین کردن لذت ببریم و عاشقش باشیم!
و در نهایت یادمان باشد افرادی مثل تارگا، باریوس و بقیه نوازندههای بزرگ، روزی از سطحی که الان هستیم، ضعیف تر بودند!