فرناندو سور نوازنده و آهنگساز بزرگ اسپانیایی در ۱۴ فوریه ۱۷۷۸ در بارسلون اسپانیا دیده به جهان گشود. وی که به بتهوون گیتار مشهور است علاوه بر آهنگسازی برای گیتار, برای اپرا و باله نیز موسیقی نوشته است.
سور آموزش موسیقی را در مدرسه کر صومعه مونتسرات (کوهستانی واقع در بارسلون) گذراند. وی در آنجا نوازندگی پیانو، ویولون و نیز درس هارمونی را فرا گرفت.وی به هنگام ترک صومعه در پایان تحصیل خود یک سکه طلا به رسم یادگاری از یکی از راهبهها دریافت کرد و با آن گیتاری خرید که بعدها همدم زندگی او شد. در سن هجده سالگی اپرایی با عنوان Telemachus on Calypso’s Island نوشت که در سال ۱۷۹۷ با موفقیت در شهر بارسلون به روی صحنه رفت. اجرای این اپرا به حمایت دوستش آلبا که ظاهراً شیفتهی آهنگساز جوان شده بود منجر شد. درست در همین زمان بود که سور در ارتش اسپانیا ثبت نام کرد و درجهی سروانی را در بین داوطلبان( کوردووان) احراز نمود و از همین دوره بود که نخستین آثار مهم خود را برای گیتار تصنیف کرد.
در سال ۱۸۰۸ ناپلئون بناپارت اسپانیا را فتح کرد و سور تحت تاثیر احساسات ملی خود شروع به نوشتن آثار ملی برای گیتار کرد همراه با آوازهایی با همراهی گیتار کلاسیک. وی از جمله اسپانیاییهای طرفدار انقلاب فرانسه بود و تصور میکرد همکاریش با فرانسویها به نفع کشورش خواهد بود و به همین دلیل همراه با ارکستر ارتش موسیقیهای اعتراضی را نسبت به حکومت وقت در خیابان های اسپانیا مینواخت. وی بعداز پیروزی فرانسویها در دولت جدید به سمت اجرایی منصوب شد ولی برچسب خائن به مانند بقیه اسپانیاییهایی که از فرانسویها حمایت کردند تا پیروز شوند، به وی زده شد و به همین دلیل پس از پیروزی دوبارهی اسپانیاییها، وی مجبور به گریختن از اسپانیا شد و به پاریس پناه برد.
سور پس از اقامت در پاریس با تشویق آهنگسازانی همچون کروبینی به فعالیتهای موسیقایی خویش ادامه داد و Op.7 آثار خود را نوشت. همچنین وی به نوشتن اپرا, سمفونی و باله در فرانسه نیز ادامه داد ولی پس از مدتی تصمیم گرفت پاریس را به قصد لندن ترک کند.
درسال ۱۸۱۵ به انگلستان سفر کرد و با نوازندگی استادانهی خویش انجمن گیتار لندن را مسحور کرد! درسال ۱۸۱۷ اجرای مشترک وی با کوارتت زهی انجمن فیلارمونیک لندن تحسین شنوندگان را بر انگیخت. در سال ۱۸۲۲ عضویت افتخاری آکادمی سلطنتی لندن به وی اعطا شد که این یک نوع ادای دین و احترام به شخصیت موسیقایی وی محسوب میشد. در آن زمان باله محبوبیت بیشتری نسبت به اپرا در لندن داشت و به همین دلیل سور تصمیم گرفت تا شروع به نوشتن بالهی معروف خود به نام Cendrillon کند.
یک سال پس از عضویت در آکادمی لندن به مسکو سفر کرد و پس از مدت کوتاهی به موفقیتهای بسیاری در دربار مسکو رسید. وی در حضور خاندان تزار به اجراهای بسیار میپرداخت. سه موسیقی باله نوشت. درسال ۱۸۲۵ یک قطعه مارش به درخواست نیکولاس اول جانشین تزار اول تصنیف کرد که در مراسم تشیع جنازه تزار به اجرا درآمد. در سال۱۸۲۷ به پاریس بازگشت و باله Cendrillon خود را تکمیل کرد.
بازگشت دوباره وی به پاریس دوران بسیار خوبی برای وی بود.در این سالها سور با کارولی و آگوادو دوستی آغاز کرد. وی با آگوادو به نواختن دونوازیهای ساخته خودش میپرداختند. سور علاوه بر برگزاری کنسرت، به تدریس گیتار نیز میپرداخت و در همان سالها بود که با ناپلئون کاسته نوازنده و آهنگساز برجستهی فرانسوی آشنا شد و پی به استعداد این شاگرد فرانسوی خود برد. شاگردی که نقش مهمی در چاپ آثار فرناندو سور پس از مرگش داشت.
سور در سال ۱۸۳۰ متد گیتار خود را با نام methode pour la guitare به چاپ رساند. در این متد وی به انتخاب نوع ساز, وضعیت نشستن , نحوهی ارتباط بدن با ساز, وضعیت دست راست و چپ , استفادهی منطقی از هر دو دست و روش ضربه زدن با نوک انگشتان دست راست را با تمام جزئیات تشریح میکند.
نه سال آخر زندگی سور، سالهای اسفبار و بدی برایش بود. در سال۱۸۳۷ دختر و چندی بعد همسر وی بر اثر ابتلا به سرطان زبان درگذشتند. این اتفاقات تلخ، افسردگی بسیار زیادی را به فرناندو سور تحمیل کرد و اثر عمیقی بر زندگی او گذاشت. فرناندو سور سرانجام در ۱۰ ژوئیه ۱۸۳۹ چشم از جهان فرو بست و به تاریخ پیوست.
نویسنده: اشکان صابری